PDF رمان بی رویا از الهه محمدی در ژانر عاشقانه و هیجانی در 2835صفحه
PDF رمان :بی رویا
🌸نویسنده : #الهه_محمدی
🌸ژانر : #عاشقانه #هیجانی
دانلود آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری
🌸خلاصه :
تویِ واقعی را زمانی دیدم
که،
دستانم گره خوردهی دستانت بود!
بعد از آن،
هرچه دیدم
رویا بود و بس!!!
امیرطاها و شیدانه از سالیان دور به یکدیگر علاقه مندند و رابطه ی خویشاوندی بر این عشق دامن میزند. بعد از سالها با هم ازدواج میکنند و علی رغم بهانه گیریهای شیدانه زندگی دلچسبی دارند شیدانه دو دوست همدوره ی خودش دارد که با هم قرار میگذارند تا سالها بعد در محلی که با هم قرار گذاشته اند جمع شوند تا ببیند زندگی کدامیک روی خوش بیشتری دیده است. امیرطاها مربی استخر است و برای برآورده شدن نیازهای زندگیش و بلند پروازیهای شیدانه شغل دومی هم انتخاب میکند. اتفاقهایی می افتد که امیرطاها شغل خود را از دست میدهد و زندگیشان در مسیر تازه ای میافتد شغلهای کاذب و گرفتاری امیرطاها و شیدانه باعث میشود به راه جدیدی فکر کنند راهی که کوره راه میشود و آنها را در باتلاق زندگی و احساس میاندازد. سالها بعد وقتی دخترها در محل قرارشان جمع میشوند دنبال آس آن بازی میگردند نگاهشان روی کسی می نشیند که زندگیش را با عشق شروع کرد.
قسمتی از رمان
نفهمید آن جوان کیست و چه نسبتی با صاحبخانه دارد. زبانش به تشکر هم نچرخید. سمت اتاق دوید. در آخرین لحظه برگشت و نگاهی به پشت سر انداخت. کسی نبود!
وارد اتاق شد. یکدست سیاه و تاریک بود. چیزی قابل روئیت نبود. ترسید! فکر کرد توی تله افتاده است. نسیم سردی به صورتش خورد. نگاهش سمت پنجره رفت.
چشمش که به سیاهی عادت کرد، پرد های سفید را در حال تاب خوردن دید. جلو رفت! درِ تراس بود. آن را که باز کرد، بالکنی بزرگ دید. وارد شد! انتهای بالکنِ
پهن و بلند را هپلهای دید. از بالای پلهها نگاهی پایین انداخت. خیابان را دید. فهمید تلهای در کار نیست. کیفش را همراه ساز بالا انداخت و روی پله ها، پایین دوید.
تعداد مشاهده: 69 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 2835
حجم فایل:28,982 کیلوبایت