دانلود کتاب علویه خانم صادق هدایت
زن چاقی که پلک های متورم، صورت پر کک و مک و پستانهای درشت آویزان داشت پولها را بدقت جمع میکرد. چادر سیاه شرنده ای مثل پرده زنبوری به سرش بند بود. روبند خود را از پشت سر انداخته بود. ار خلق سنبوسه کهنه گل کاسنی به تنش، چارقد آغبانو به سرش و شلوار دبیت جاج علی اکبر به پاش بود. یک شلیته دندان موشی هم روی آن موج میزد و مچ پاهای کلفتش از توی ارس جیر پیدا بود ولی چادرش از عقب غرقابه گل شده و تا مغز سرش گل شتک زده بود. در این بین سورچی از بالای گاری با لهجه درکی فریاد زد:« آهای علویه، معرکه بسه ها، راه می افتیم» ...
دانلودآنلاین
دانلودنسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
دسته بندی: کالاهای دیجیتال » کتاب-رمان-شعر-داستان
تعداد مشاهده: 19 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: PDF
حجم فایل:1,920 کیلوبایت