خلاصه کتاب آداب روزانه
بخشی از کتاب آداب روزانه:
«لودویگ فان بتهوون سحرخیز بود و صبحها بلافاصله بعد از بیدار شدن، سرش را درون کاسهای پر از آب سرد فرو میبرد؛ عادتی که معتقد بود ذهنش را برای خلاقیت آماده میکند. بعد، دقیقاً شصت دانه قهوه میشمرد تا نوشیدنی صبحش را آماده کند، نه یک دانه بیشتر، نه کمتر. بعد از آن، تا ساعت دو یا سه بعدازظهر مشغول آهنگسازی میشد و بهندرت اجازه میداد چیزی تمرکزش را بر هم بزند. عصرها را به پیادهرویهای طولانی اختصاص میداد، معمولاً با مداد و چند برگ نت در جیبش، تا اگر الهامی به سراغش آمد، آن را ثبت کند.
در مقابل، سیمون دوبووار روزش را خیلی دیرتر شروع میکرد. او با چای پررنگ و یک یا دو ساعت مطالعه آغاز میکرد، سپس از اواخر صبح تا اوایل شب مشغول نوشتن میشد؛ اغلب در کافهها، کنار ژانپل سارتر. او به نظم اعتقاد داشت، اما در عین حال انعطافپذیری را هم مهم میدانست چون باور داشت خلاقیت هم به انضباط نیاز دارد و هم به فضا برای نفس کشیدن. شبهایش معمولاً با معاشرت یا قدم زدن در خیابانهای پاریس سپری میشد، در حالی که در ذهنش به افکار روز فکر میکرد.
فرانتس کافکا هم بود؛ کسی که در طول روز در اداره بیمه کار میکرد و نوشتن را برای شبها گذاشته بود، اغلب از ساعت ده شب به بعد، وقتی که دنیا ساکت میشد. برای کافکا، نوشتن نوعی کشمکش بود، نبردی درونی با خودش. او این فرایند را هم عذابآور و هم ضروری توصیف میکرد؛ چیزی شبیه شکستن دیوار با سر.»
تعداد مشاهده: 231 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 24
حجم فایل:0 کیلوبایت

گارانتی بازگشت وجه
کد تخفیف خرید
نماد اعتماد الکترونیکی