خلاصه کتاب بانوی منتظر
بخشی از کتاب بانوی منتظر:
«روزی که برای اولین بار به عنوان ندیمه افتخاری به خدمت پرنسس مارگارت درآمدم، هرگز تصور نمیکردم این آغاز دوستی سی سالهای باشد که زندگی هر دوی ما را به طرز غیرقابل تصوری تغییر خواهد داد. مارگارت، برخلاف تصویری که رسانهها از او ساخته بودند، زنی فوقالعاده باهوش، وفادار و دارای حس شوخطبعی بینظیری بود. البته که گاهی میتوانست بینهایت سختگیر و حتی تندخو باشد، اما این تنها یک روی سکه بود. من او را در لحظات خصوصی، زمانی که ماسک سلطنتی را کنار میگذاشت، میدیدم. وقتی با صدای بلند میخندید، پیانو مینواخت یا شبانه در موستیک، در حالی که با پاهای برهنه روی ساحل قدم میزدیم، از عمیقترین اسرار قلبش میگفت. زندگی در کنار خاندان سلطنتی به من آموخت که آنها نیز، علیرغم همه امتیازات و تشریفات، انسانهایی هستند با همان نیازها، ترسها و آرزوهای ما. شاید تفاوت در این بود که آنها باید رنجها و شادیهای خود را زیر ذرهبین بیرحم افکار عمومی تجربه میکردند.
زندگی من به عنوان همسر کالین تنانت، بارون سوم گلنکانر، چیزی شبیه افسانهها نبود. او مردی خارقالعاده، اما بینهایت پیچیده بود. ثروتمند، جذاب، خلاق و در عین حال، شدیداً غیرقابل پیشبینی و گاهی بیرحم. تبدیل موستیک، جزیرهای کوچک و دور افتاده در کارائیب، به پناهگاهی برای افراد مشهور و خاندان سلطنتی، یکی از بزرگترین دستاوردهای ما بود، اما به بهای سنگینی تمام شد. روزهایی که کالین در حملههای خشم خود، اشیاء را به سمت من پرتاب میکرد یا مرا از ماشین در جادهای خلوت پیاده میکرد، همه پشت نمای عمومی زندگی شکوهمند ما پنهان میشد. من آموختم که با این شرایط کنار بیایم، همانطور که نسل من آموخته بود: شانهها را صاف نگه دار، لبخند بزن و ادامه بده. این شاید بزرگترین درسی بود که در کنار خاندان سلطنتی آموختم؛ هنر ادامه دادن، حتی وقتی همه چیز علیه شماست. تنها سالها بعد، وقتی نامههای عاشقانه کالین به معشوقش را پیدا کردم، فهمیدم چقدر از واقعیت زندگی خودم بیخبر بودهام.»
تعداد مشاهده: 15 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 26
حجم فایل:0 کیلوبایت