خلاصه کتاب کیمیاگر



بخشی از رمان کیمیاگر:
«پسر به صحرای بی‌کران خیره شد و با خودش فکر کرد که شاید روزی همین صحرا پر از درخت‌های خرما شود. او می‌دانست که خرماها در چاه‌ها پنهان شده‌اند و فقط منتظر کسی هستند که آنها را کشف کند. همانطور که گنج او در جایی از دنیا منتظرش بود تا پیدایش کند.
ملک صدق به او گفته بود: «برای یافتن گنج باید به نشانه‌ها توجه کنی. خدا راه را برای هر کس نشانه‌گذاری کرده است.» پسر به یاد آورد که پیرمرد نیز گفته بود: «خدا آرزوی قلبی هر انسان را می‌داند، زیرا هدف زندگی هر کس در این جهان، تحقق بخشیدن به آرزوی قلبی‌اش است. این تنها وظیفه‌ای است که ما داریم.»
پسر با خود اندیشید: «چرا این موضوع این قدر مهم است؟» زیرا آنچه همیشه می‌خواسته، همین سفر بود. سفر به سرزمین‌های ناشناخته، ملاقات با مردمان جدید و در نهایت یافتن آنچه می‌خواست. حتی اگر هرگز به اهرام نرسد، حداقل فهمیده بود که چطور یک بلور فروش شود، و این در مصر کار نادری نبود. حالا که فکرش را می‌کرد، می‌توانست حتی ثروتمندتر از بازرگان ثروتمندی شود که ملاقات کرده بود. قلبش پر از شادی بود.»

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » کتاب-رمان-شعر-داستان

تعداد مشاهده: 6 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 19

حجم فایل:0 کیلوبایت

 قیمت : 45,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل