PDF نسخه کامل رمان تو خاطره نشدی نویسنده دلربا عجملو در ژانر عاشقانه


نسخه کامل رمــان‌: تو خاطره نشدی

 نویسنده: دلربا عجملو

ژانر: #عاشقانه

خلاصه رمان: 

پای چپم را با حرص به زمین کوبیدم و با لحن شاکی پرسیدم: چه خبره باز؟! دوباره چی شده داری با بهانه‌های الکی می‌فرستی برم خونه‌ی مامان لیمو؟ با خونسردی تقلبی‌اش، جدی و محکم جواب داد: چراش رو گفتم بهت؛ الانم برو بذار به کارم برسم. نفسم را رها کردم و با لحن تهدید آمیزی گفتم: این دفعه برم دیگه نمی‌آم‌!

قسمتی از رمان تو خاطره نشدی :

جرعه ای از شیر گرمم که با پودر سنجد مخلوط شده بود نوشیدم و خبر دادم: برای آخر هفته دعوتم کردن مهمونی!

همانطور که روی میز خم شده و مشغول برش زدن بود پرسید: مهمونی کی عزیز دلم؟

همیشه راحت و بدون ترس و نگرانی حرف هایم را می‌زدم؛

هیچ وقت در مواجهه با خواسته های غیر معقول و اشتباهاتم تند و غیر منطقی برخورد نمی‌کرد،

اما اینبار پای کسی در میان بود که سفت و سخت خواسته بود از او دور باشم.

الان هم ترسی نداشتم فقط کمی نگران بودم؛ دلم نمی‌خواست دوباره بهم بریزد.

وقتی سر و نگاهش در پی گرفتن جواب به سمتم چرخید، با خونسردی و لحن محکمی گفتم: فؤاد!

چند ثانیه خیره نگاهم کرد و دوباره کارش را از سر گرفت: من و تو قبلا در مورد این مسئله مفصل حرف زدیم.

حس کنجکاوی برای دانستن حقیقت هنوز در من به قوت خود باقی بود یادآوری حرف هایش و سوال هایی که بی جواب گذاشته بود،

انگشت روی خوی لجبازم گذاشت و کار را خراب کرد!

لیوانم را روی میز برگرداندم و سعی کردم لحنم عادی و عاری از شکایت و لجبازی باشد:

-حرف زدیم نه مامان فقط تو حرف زدی، اینکه تو ازش خوشت نمی‌آد برای من دلیل قانع کننده ای نیست …

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رمان، شعر و داستان

تعداد مشاهده: 21 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 1771

حجم فایل:8,874 کیلوبایت

 قیمت : 15,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل